خداوند آیات (نشانه های) نامحدودی در این جهان قرار داد تا به عظمت او پی ببریم. این نشانه ها نمایشی از عظمت بیکران او و البته سیطره او بر همه موجودات و اتفاقات میباشد. البته همه این نشانه ها مربوط به آندسته از خلقت و مخلوقاتی است که در درک و احساس ما قرار گرفته و اگر مخلوقات دیگری در خارج از این کیهان و جهان باشند که ما درکی از آنها نداریم ، میتواند بخشهای دیگری از عظمت الهی باشد. منظور دقیق ما این است که همه این نشانه های محسوس نیز ، همه عظمت الهی را شامل نشده و بنابراین اگر ما بعنوان انسان مجاز شدیم که باین درک از نشانه ها برسیم ، بالطبع مجاز شده ایم که در مورد شکل تسلط الهی بر احوال مخلوقات نیز به اندیشه و ایده پردازی برسیم ، آنطوریکه بتوانیم تا حدودی به فرضیه های معقول چون گوی های سرنوشت بپردازیم. بنابراین بدلیل همین بیکرانی ، منطقی است که باین موضوع بسیار مهم توجه کنیم که هر موجود و هر واقعه ای در خلقت در علم الهی قرار میگیرد. بنابراین همین علم به خلقت ( و پیدایش ) و سرنوشت موجودات و ازجمله انسان ، نمایانگر وجود طرح تحول زمانی موجودات میباشد که ما آنرا در قالب انتزاعی گوی های سرنوشت نامیدیم. هر موجود و یا اتفاق بصورت انفرادی دارای یک گوی سرنوشت است ، و البته برای مجموعه منسجمی از موجودات و یا اتفاقات مرتبط نیز میتوان گوی های سرنوشت خودشان را داشت. چون موجودات و اتفاقات چه بصورت مجرد و چه در قالب منسجم شمارش ناپذیرند ، بالطبع با گوی های نامحدودی روبرو هستیم.
با این تعریف به این نکته کلیدی و بسیار مهم میرسیم که در واقع منظور از گوی سرنوشت چیست! گوی سرنوشت همانی است که میتوان به این درک عقلانی رسید که چگونه میتوان پیدایش ، تحولات و سرنوشت هر موجود یا اتفاق را بتصور کشید ، بطوریکه از این منظر ، خداوند قدر قدرت سرنوشت همه را میداند ، بدون آنکه در موجودات مختاری چون انسان ، سلب اختیاری واقع شود که البته این هم از عدالت الهی در شکل عدالت ابدی میباشد.
گوی های سرنوشت مفهومی انتزاعی برای نمایش جامع هر موجودیتی است که در این جهان مادی وجود دارد. هر موجودیتی که شامل مواد بیجان، جانداران کمتر هوشمند و انسان هوشمند میشود. به مفهوم دقیق گوی های سرنوشت در کتب عا اشارات دقیق و مثالهای متنوعی داشته ایم. اگر امکان آنرا داشتیم که گوی سرنوشت هر موجودی را ببینیم ، میتوانستیم بآینده او دسترسی پیدا کنیم.