ما در جهانی زندگی میکنیم که بسیاری از قوانین مادی آن شناخته شده و بسیاری دیگر هنوز در دایره علم بشر قرار نگرفته ، اما با گذشت زمان هرروز بیشتر به کشف آنها میرسیم. قوانین مادی ، بسیار متنوع است. برخی همانی است که در علوم ریاضی ،فیزیک ،شیمی ،نجوم ،زمین شناسی ، ….. بآن رسیده ایم. تنوع اتمها ، وزن ، حجم ،مولکولها و واکنشهای شیمیائی ، تبخیر ، ذوب ، تجزیه ، میدانهای مغناطیسی، جاذبه ، امواج الکترومنیتیک ، تشعشع ، جاذبه کیهانی ، فضای تهی کیهانی ، ماده تاریک ، ساختار کهکشانها ، معادلات ریاضی ، ساختار مواد طبیعی ، ترکیبهای شیمیائی ، انفجار ، انرژی ، زمان ، مکان ، … همه در دایره قوانین مادی قرار میگیرند. این قوانین بگونه ای هستند که تحولات در آنها قابل پیش بینی بوده و بنابراین همه مصنوعات بشر بر اساس ثبات این قوانین ممکن شده و رو به توسعه میباشند، همان چیزی که امروزه بآن فناوری گفته میشود. در واقع این قوانین ، شکلی از عدالت یا توازن را شامل میشوند که در دایره آن هر عمل دارای عکس العملی است ( اصل عمل و عکس العمل ) ، و هیچ ماده ای بوجود نیامده و یا از بین نمیرود بلکه تبدیل میشود ( اصل بقاء ماده و انرژی ) ، بدون آنکه در این قوانین افراط و تفریطی باشد. در واقع اندازه ها بقدری دقیق است که از این دقت میتوان عدالتی را احساس کرد که اتفاقی در خارج آن واقع نشده و هیچ نوع تبعیض ، توصیه ، رشوه ،… در آن متصور نیست. این را میتوان “عدالت مواد” خواند. از جانب دیگر در دایره علومی چون پزشکی ، دامپزشکی ، بیولوژی ، داروسازی ، شبیه سازی بیولوژیک ، گیاه شناسی ، تولید مثل ، تغذیه ، تنفس ، رشد ، باروری ، جامعه شناسی ، … که رفتارهای حیاتی مورد مطالعه بوده ، عملیاتی چون معالجه ، ساخت اندام طبیعی ، شبیه سازی موجود زنده ، …. انجام میگیرد. در واقع موجودات زنده با شروع از تک سلولیها تا گیاهان و حیوانات در طبیعت وجود داشته و البته قوانین خاص خود را دارا میباشند. در واقع حیات این موجودات ضمن شمول قوانین مواد ، از نوعی قوانین حیات گیاهی ،حیوانی و بیولوژیک پیروی میکنند. در حیات بیولوژیک نوعی از هوشمندی (آگاهی) وجود دارد که از سطوح پائین تا بالا را شامل میشوند. هوشی که براساس شناخت نسبی و انتخاب ، پایه ریزی شده است. شناخت بوسیله تنوع حسگرهای گیاه یا حیوان حاصل شده و انتخاب براساس پردازش اطلاعات حسگرها توسط نهاده های ذاتی و مقایسه با معلومات تجربی (آگاهی) ذخیره شده انجام گرفته، منجر به واکنش مناسب میشود. بخصوص در مورد حیوانات این ذات و هوش حیاتی منبع الهام بشر امروزی برای پیشرفت فناوری بوده است. مثالهای فراوانی میتوان زد : واکسنها ، دوربینها ، بالگردها ، رباتها ، … همه و همه بنوعی از طبیعت الهام گرفته و اختراع شده اند. در حیات سلولی تا حیوانی آنچه مشهود است اصل ذات یا غریضه است. بدین ترتیب از تک سلولی تا میمون براساس ذات نهادینه ، حس ، پردازش ، مقایسه و عکس العمل آگاهانه رفتار میکنند. گرچه در حیوانات پیشرفته و هوشمندتر میتوان انواع احساسات نوع دوستی ، دلتنگی ، ترحم ، ازخود گذشتگی ، … را نیز دید اما نمیتوان در میان آنها هوشی برتر ، یا نوعی همزیستی یا اتحادی دید که باعث تسلط بر انسانها شود. در واقع سطح هوش آنها فاقد وضع قوانین ، اختراع ، ابزارسازی پیشرفته ، … برای تسلط بر طبیعت و سایر حیوانات و از همه مهمتر انسان نمی شود. خلقت الهی در مورد این موجودات با حاکم نمودن عدالتی زمینی همراه بوده که بآنها امکان بقا خود ، خانواده و دسته شان را میدهد. این موجودات براساس ساختارشان فاقد اختیارات گسترده بوده و بنابراین مسئولیتی جز حفظ حیات و بقاء خود ندارند. ذات و رفتار آنها فاقد شرارت افسار گسیخته هدفمند میباشد. چنین کیفیتی از وجود، آنها را از عقوبت پسازندگی معاف کرده است. عدالتی که در مورد این مخلوقات حاکم است را “عدالت گیاهی حیوانی” میخوانیم (به انتهای این فصل در اینمورد توجه فرمائید). و اما انسان داستان متمایزی دارد. انسان از هوش و فراست و حق انتخاب گسترده برخوردار بوده و در مقابل ، مسئولیت در برابر اعمال خود دارد. مسئولیتی بزرگ که موضوع این کتابست. عدالت زمینی برای انسان نیز وجود دارد اما کافی و کامل کننده در قیاس با اصول “عدالت ابدی” نمیباشد. عدالت ابدی در واقع نوعی اخلاق و حقیقت مجازی خلقت است. با این تعریف مقدماتی باقی فصل را به چیستی عدالت برای انسان و دامنه آن میپردازیم.
در مقدمه عدالت را ابرستون قدرتمند و علت اصلی خلقت تعبیر کردیم. این ادعا بسیار بزرگ است ، اما دقت فرمائید که عدالت نیز بسیار عالی است. همانطورکه مدعی شدیم ، عدالت دارای یک ابرفرمول است که بخشهای اصلی آن از دسترس بشر دور است. پارامترهای ورودی به این ابرفرمول شامل کلیه کمیات و کیفیات زندگی هر فرد میشود. از شرایط بستن نطفه تا کیفیات تولد ، تربیت و رشد تا شرایط بیولوژیکی و زیستی تا سوابق و فرهنگ تاریخی محیط تا قدرت اقتصادی پیرامونی تا … ، و بطور کلی هرچه از قبل تولد تا مرگ بتواند بر فرد ، تاثیر گذار مسیر زندگی و مرگ او شود. از طرفی متغیرها و ضرایب این ابر فرمول به نفع سعادت هر فرد سامان یافته است ( مشروط باینکه بدرستی درک و استفاده کند)، بنحویکه بفرموده الهی هر عمل خیری را برای او ضریب چند برابری و هر خطا و شری را ضریب متوازن قرار داده تا اگر خیری واقع شد بتواند چند شر را بخشیده و بپوشاند. حقیقت این است که برای هر انسان هوشمند و مسئول (متناسب با شرایط و توانائیهایش ) ، خداوند محیط ،مسیر و شرایط متنوعی را ممکن ساخته ، در عین اینکه از اختیار او در هر انتخابی نکاسته ، بدفعات او را با پیام آوران وحی هدایت کرده و درطول زندگی هر فرد نیز مواردی از کمک هدایتی خود را باشکال مختلف القاء کرده است. از طرف مقابل ، بنا به مشیت عالیه خود به ابلیس مهلت داده تا وسوسه های درونی را در انسان محرک باشد ، تا تراز آزمون هر فرد در هر مرحله از گزینش خیر و شر ، سرنوشت او را در پایان مشخص کند. پس از این تعریف ، اجازه دهید به معنی و مفهوم ابرستون عدالت بپردازیم که همه ما سخت بآن نیازمندیم. ……
در عدالت قدرتی است که در ظلم نیست، عدالت انسان را به نور و سعادت ابدی و ظلم وی را در تاریکی و تباهی طولانی فرو میبرد
(ثروت و اقتداری که خود بتنهائی میتوانید پاسدار آن باشید رعایت عدالت است)
دیدگاهتان را بنویسید