مرور تاریخ نشان داده نمیتوان به زور بر قلب انسانها تسلط پیدا کرد. نمیتوان ایمان به حقایق را بآنها اجبار کرد. نمیتوان برای درک زیبائیها ، از روشهای زشت استفاده کرد. نمیتوان شادی واقعی را در میان درد و رنج ایجاد کرد. نمیتوان انجام قلبی فرائض را با دستورالعمل به ثمر نشاند. نمیتوان شوق دانش و آگاهی را ناآگاهانه به جامعه تزریق کرد. نمیتوان آموزش یک هنر یا فن را به یک بی هنر و نادان سپرد. نمیتوان مقابله با احتکار را به محتکر سپرد ، … و مثالهای مشابه
البته این مهم است که هریک از ما اشتباهاتی داریم، اما بسیار مهمتر اینست که باشتباهات خود پی ببریم. اکنون میخواهیم اثبات کنیم که شما در خطر اشتباه بزرگی قرار دارید!! و از طریق محتوی این سایت قصد داریم این خطر را بشما گوشزد کنیم. پس آنرا بدقت مطالعه و پیگیری نمائید و اگر در پایان و بطور مستدل (و نه برحسب سلیقه) به ما بگوئید این ما هستیم که اشتباه میکنیم ، آنرا باز نشر کرده و جایزه ای فاخر بشما تقدیم میکنیم.
ما در جهانی زندگی میکنیم که بسیاری از قوانین مادی آن شناخته شده و بسیاری دیگر هنوز در دایره علم بشر قرار نگرفته ، اما با گذشت زمان هرروز بیشتر به کشف آنها میرسیم. قوانین مادی ، بسیار متنوع است. برخی همانی است که در علوم ریاضی ،فیزیک ،شیمی ،نجوم ،زمین شناسی ، ….. بآن رسیده ایم. تنوع اتمها ، وزن ، حجم ،مولکولها و واکنشهای شیمیائی ، تبخیر ، ذوب ، تجزیه ، میدانهای مغناطیسی، جاذبه ، امواج الکترومنیتیک ، تشعشع ، جاذبه کیهانی ، فضای تهی کیهانی ، ماده تاریک ، ساختار کهکشانها ، معادلات ریاضی ، ساختار مواد طبیعی ، ترکیبهای شیمیائی ، انفجار ، انرژی ، زمان ، مکان ، … همه در دایره قوانین مادی قرار میگیرند. این قوانین بگونه ای هستند که تحولات در آنها قابل پیش بینی بوده و بنابراین همه مصنوعات بشر بر اساس ثبات این قوانین ممکن شده و رو به توسعه میباشند، همان چیزی که امروزه بآن فناوری گفته میشود. در واقع این قوانین ، شکلی از عدالت یا توازن را شامل میشوند که در دایره آن هر عمل دارای عکس العملی است (اصل عمل و عکس العمل) ، و هیچ ماده ای بوجود نیامده و یا از بین نمیرود بلکه تبدیل میشود (اصل بقاء ماده و انرژی) ، بدون آنکه در این قوانین افراط و تفریطی باشد. در واقع اندازه ها بقدری دقیق است که از این دقت میتوان عدالتی را احساس کرد که آنرا میتوان “عدالت مواد” خواند.
از جانب دیگر در دایره علومی چون پزشکی ، دامپزشکی ، بیولوژی ، داروسازی ، شبیه سازی بیولوژیک ، گیاه شناسی ، تولید مثل ، تغذیه ، تنفس ، رشد ، باروری ، جامعه شناسی ، … که رفتارهای حیاتی مورد مطالعه بوده ، عملیاتی چون معالجه ، ساخت اندام طبیعی ، شبیه سازی موجود زنده ، …. انجام میگیرد. در واقع موجودات زنده با شروع از تک سلولیها تا گیاهان و حیوانات در طبیعت وجود داشته و البته قوانین خاص خود را دارا میباشند. در واقع حیات این موجودات ضمن شمول قوانین مواد ، از نوعی قوانین حیات گیاهی ،حیوانی و بیولوژیک پیروی میکنند. در حیات بیولوژیک نوعی از هوشمندی (آگاهی) وجود دارد که از سطوح پائین تا بالا را شامل میشوند. هوشی که براساس شناخت نسبی و انتخاب ، پایه ریزی شده است. شناخت بوسیله تنوع حسگرهای گیاه یا حیوان حاصل شده و انتخاب براساس پردازش اطلاعات حسگرها توسط نهاده های ذاتی و مقایسه با معلومات تجربی (آگاهی) ذخیره شده انجام گرفته، منجر به واکنش مناسب میشود. بخصوص در مورد حیوانات این ذات و هوش حیاتی منبع الهام بشر امروزی برای پیشرفت فناوری بوده است. مثالهای فراوانی میتوان زد : واکسنها ، دوربینها ، بالگردها ، رباتها ، … همه و همه بنوعی از طبیعت الهام گرفته و اختراع شده اند. در حیات سلولی تا حیوانی آنچه مشهود است اصل ذات یا غریضه است. بدین ترتیب از تک سلولی تا میمون براساس ذات نهادینه ، حس ، پردازش ، مقایسه و عکس العمل آگاهانه رفتار میکنند. گرچه در حیوانات پیشرفته و هوشمندتر میتوان انواع احساسات نوع دوستی ، دلتنگی ، ترحم ، ازخود گذشتگی ، … را نیز دید اما نمیتوان در میان آنها هوشی برتر ، یا نوعی همزیستی یا اتحادی دید که باعث تسلط بر انسانها شود. در واقع سطح هوش آنها فاقد وضع قوانین ، اختراع ، ابزارسازی پیشرفته ، … برای تسلط بر طبیعت و سایر حیوانات و از همه مهمتر انسان نمی شود. خلقت الهی در مورد این موجودات با حاکم نمودن عدالتی زمینی همراه بوده که بآنها امکان بقا خود ، خانواده و دسته شان را میدهد. این موجودات براساس ساختارشان فاقد اختیارات گسترده بوده و بنابراین مسئولیتی جز حفظ حیات و بقاء خود ندارند. ذات و رفتار آنها فاقد شرارت افسار گسیخته هدفمند میباشد. چنین کیفیتی از وجود، آنها را از عقوبت پسازندگی معاف کرده است. عدالتی که در مورد این مخلوقات حاکم است را “عدالت جانداران” میخوانیم.
و اما انسان داستان متمایزی دارد. انسان از هوش و فراست و حق انتخاب گسترده برخوردار بوده و در مقابل ، مسئولیت در برابر اعمال خود دارد. مسئولیتی بزرگ که موضوع این کتابست. عدالت زمینی برای انسان نیز وجود دارد اما کافی و کامل کننده در قیاس با اصول “عدالت ابدی” نمیباشد. عدالت ابدی در واقع نوعی اخلاق و حقیقت مجازی خلقت است.
در این سایت و “کتب عا” شما با اصول زیر آشنا شده و اثبات آنها را خواهید یافت :
“عدالت ستون اصلی و اساسی خلقت است”
” عدالت در مواد بیجان همان قوانین متوازن علمی است”
“عدالت در جانداران غیر مختار همان غرائض ذاتی آنهاست”
“عدالت برای انسان مختار هوشمند و مشابهین کیهانی آن ، فقط بشکل عدالت ابدی است”
“فراری از عدالت ابدی هرگز ممکن نیست“
“هر انسانی باید بداند و باور کند که فقط با عدالت ابدی به برابری کامل میرسد”
عدالت همانی است که عاقبت ، هر ظالمی را از قدرت پائین کشیده و هر مظلومی را از ژرفا به بالا” میکشد ، اگرچه دامنه آن از این جهان فراتر رود.“
“ثروت و اقتداری که خود بتنهائی میتوانید پاسدار آن باشید رعایت عدالت است“
…..
** بطور کامل سایت را بازبینی کنید ، صبر کنید ، فکر کنید و صادقانه بررسی و قضاوت کنید **