بارها در مورد وقوع جنگ هسته ای صحبت شده و ما هم در این سایت به آن چند اشاره داشته و تحلیل کوتاهی ارائه کرده ایم. البته هیچیک از ما اصلا دوست نداریم در مورد آن فکر کرده و ادامه زندگی خود را تلخ کنیم. اما اگر به شما قطعا بگویند که در مدت کوتاهی این اتفاق عظیم رخ میدهد چه میکنید؟!! البته باید بگوئیم اگر همین فردا جنگ اتمی رخ دهد ، در بهترین حالت تعداد کمی بیش از یکماه زنده میمانند. اگر درجا کشته نشویم ، بفاصله کوتاهی انواع دیگری از مرگهای دردآور را میان بازماندگان تجربه میکنیم. هیچ جائی امنیت مطلق ندارد. بفاصله کوتاهی زمستان اتمی در کل زمین رخ میدهد. بازماندگان باید همانند حیوانات پناه خواه تا ماهها زیر زمین زندگی کنند. آب سالم ، غذا ، دارو و دیگر اقلام حیاتی بشدت نایاب میشوند. دعوا بر سر دستیابی به آنها منجر به کشتارهای فجیع روزانه میشود. آنهائیکه خواستار ادامه این زندگی مادی بهر قیمتی هستند ، چون حیوانات درنده گرسنه به هر جنبنده ای حمله میکنند. این شرایط تا سالها ادامه دارد و دارد. اما آنهائیکه این زندگی را تنها یک برهه موقتی دانسته و باور الهی دارند پابرجا و آرام میمانند.
بله قطعا شما این نوع زندگی را نمیخواهید ، ورود از یک زندگی راحت و معمولی فعلی (برای برخی زندگی شاهانه) ، به یک زندگی بسیار فجیع تر از غزه ، اوکراین ، ویتنام ، … ، یک کابوس بی پایان است. آنقدر که آمار خودکشی از سایر موارد فوتی بیشتر میشود. این زندگی فجیع دیگر به یک محدوده جغرافیائی یا یک کشور محدود نمیشود! (که بشود بجائی مهاجرت کرد) ، بلکه زمستان اتمی تمام کره خاکی را در بر میگیرد. در این شرایط دیگر فاصله طبقاتی یک مزیت نیست! فاصله ها بسیار کم و کمتر میشود! بیعدالتی افسار گسیخته ، تبدیل به “عدالت کاربردی اتمی” میشود. همه آنچه خیلیها برای دستیابی بآنها (بهرقیمتی) بودند ، پودر شده به عذابشان بدل میشود. بازماندگان برای گرم ماندن ، همه ارزها و ارزشها را آتش میزنند. افسردگی اپیدمی میشود. محبت ، همدلی ، دلسوزی ، … نایاب میشود. بسیاری از مردم رازهای شرم آور خود و دیگران را افشاء میکنند. بازار انتقام از مظالم ، تبعیض ، … داغ میشود. فخر فروشی غرورمندان مبدل به خواری و خزندگی میشود. انواع بیماریها بتدریج همه اقویای مادی و ضعفای اخلاقی را از درون متلاشی میکند. چشمهای ترسان ، دستهای لرزان ، صورتهای افروخته ، … موج میزند. چهره های خندان و وزنهای اضافی از بین رفته ، بدنهای استخوانی و صورتهای عبوس عمومی میشود. همه ارتباطات فناوری روز و انواع تفریحات مضمحل شده ، انواع عذابها و تاریکی اطلاعاتی گسترده میشود و بسیاری اوضاع دیگر ( تشریح در کتاب عا2) . مومنین واقعی از بدلی در این معرکه عظیم مشخص شده و بدون هراسی تسلیم دعا و نجات خواهی میشوند. جنگ اتمی میتواند بسیار نزدیک باشد!!!
در ادامه به نمونه گزارشات جدیدی در مورد احتمال وقوع جنگ هسته ای و سایر موارد مرتبط با آن توجه کنید. شاید بگوئید چنین گزارشاتی برای چند دهه است که منتشر میشود ، از کجا معلوم است چنین جنگی در فاصله کوتاهی اتفاق افتد؟ به نشانه های مورد اشاره در گزارشات و بعد از آن توجه کنید:
الف. والاستریتژورنال: تنشهای جهانی، جنگ هستهای را محتملتر کرده است
تنشهای جاری در جهان امروز باعث شده کشورهایی که سلاح هستهای دارند به دنبال گسترش زرادخانههای خود باشند و کشورهایی که از این سلاح برخوردار نیستند، سعی در تولید این سلاح مرگبار داشته باشند. رسانه آمریکایی در مطبی با اشاره به بروز تغییراتی در دکترین هستهای روسیه، هشدار داد که معاهده منع اشاعه هستهای در خطر است و جهان دوباره به روزهای پراضطراب جنگ سرد نزدیک میشود. پایان جنگ سرد برای جهان نوید رهایی از کابوس جنگ هستهای را به همراه داشت و دولتهایی که دشمنی دیرینه داشتند، توافق کردند تا کلاهکهای جنگی را از بین برده و در راستای جلوگیری از گسترش سلاحهای اتمی، همکاری کنند. به نوشته «لارنس نورمن» خبرنگار والاستریتژورنال، «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه قوانین جدیدی درمورد استفاده از سلاحهای هستهای مطرح و اعلام کرد مسکو آماده است برای دفاع از خود از سلاح هستهای استفاده کند. او همچنین مدعی شد که زرادخانه هستهای کره شمالی در حال گسترش است و ادعا کرد ایران به تولید سلاحهای هستهای نزدیک شده است. او در ادامه نوشت یکی از ۲ پیمان مهم کنترل تسلیحات هستهای میان آمریکا و روسیه از بین رفته و پیمان دیگر هم که تعداد سلاحهای هستهای مستقرشده توسط روسیه و آمریکا را محدود میکند، در اوایل سال ۲۰۲۶ منقضی خواهد شد. تعهدی که قدرتهای هستهای در طول جنگ سرد برای تلاش در جهت خلع سلاح داده بودند، اکنون کمتر از همیشه واقعبینانه به نظر میرسد. «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی میگوید نظام جهانی عدم اشاعه تسلیحات هستهای امروز بیش از هر زمان دیگری در معرض خطر قرار دارد. تهدید یک تقابل هستهای که در یک دهه پیش غیرواقعی به نظر میرسید، اکنون یک رویداد محتمل است.

توافق قدرتهای بزرگ درباره اهمیت عدم اشاعه فرسوده شده است :
«اریک بروئر» مدیر سابق بخش مبارزه با اشاعه تسلیحات هستهای در شورای امنیت ملی ایالات متحده که اکنون در اندیشکده «ابتکار تهدیدات هستهای» فعالیت دارد، میگوید: «توافق مشترک میان قدرتهای بزرگ درباره اهمیت عدم اشاعه فرسوده شده است، توافقی که برای ایجاد و حفظ رژیم عدم اشاعه از دهه ۱۹۶۰ حیاتی بود.» او میگوید در بهترین حالت، بهسوی جهانی حرکت میکنیم که تعداد کشورهای مسلح به سلاح هستهای در آن افزایش خواهد یافت. روسیه و آمریکا در دوران جنگ سرد بهترتیب بیش از ۴۱ هزار و ۲۳ هزار کلاهک هستهای داشتند، اما پس از فروپاشی دیوار برلین، واشنگتن و مسکو برای غیرفعالسازی بیش از ۳۰۰۰ کلاهک هستهای استراتژیک مستقر در بلاروس، قزاقستان و اوکراین همکاری کردند. در سال ۲۰۱۲، تعداد سلاحهای هستهای هر یک از این ۲ کشور به زیر ۵۰۰۰ کلاهک رسیده بود. دیگر کشورها که قصد تولید این سلاحها را داشتند نیز به این جریان پیوسته و برنامههای خود را متوقف کردند، اما نظام عدم اشاعه با برخی موانع مواجه شد. پاکستان اولین سلاح هستهای خود را در سال ۱۹۹۸ آزمایش کرد و کره شمالی نیز در سال ۲۰۰۶ این کار را انجام داد. معاهده کلیدی در کنترل گسترش تسلیحات هستهای، پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای است که در سال ۱۹۷۰ تصویب شد و امروز ۱۹۱ امضاکننده دارد. این معاهده کشورهایی که سلاح هستهای ندارند را به استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای ملزم میکند و از کشورهای دارای سلاح هستهای میخواهد در راستای کاهش زرادخانههای خود حرکت کنند. با افزایش تنشها میان آمریکا، چین و روسیه در سالهای اخیر، توافق پیرامون عدم اشاعه تضعیف شده و کشورهای بسیاری به دنبال دستیابی به توانایی استفاده از انرژی هستهای به عنوان یک سلاح هستند.
روسیه زمینههای ممکن برای استفاده احتمالی از سلاحهای هستهای را روشنتر کرد :
با آغاز جنگ اوکراین، نخستین مورد از احتمال استفاده از سلاح هستهای به وجود آمده است، اما سازمانهای اطلاعاتی غربی تا همین اواخر متوجه رفتاری از روسیه که از قصد مسکو برای آمادگی حمله هستهای نشان داشته باشد، نشده بودند. با این حال، از ماه میلادی گذشته که آمریکا و متحدانش درباره اجازه دادن به اوکراین برای حمله به خاک روسیه با سلاحهای دوربرد غربی سخن گفتند، پوتین از یک سیاست هستهای جدید رونمایی کرد که زمینههای ممکن برای استفاده احتمالی از سلاحهای هستهای را روشنتر کرد. مسکو همچنین اعلام کرد سلاحهای هستهای خود را در بلاروس مستقر میکند، کشوری که با چندین عضو ناتو از جمله لهستان مرز مشترک دارد. «نیکولای سوکوف» دیپلمات سابق روسیه و پژوهشگر ارشد مرکز خلع سلاح و عدم اشاعه در وین میگوید انتقال تسلیحات هستهای روسیه به بلاروس اقدامی مشابه با اشتراک تسلیحات هستهای آمریکا با متحدانش است. به ادعای نورمن، اظهارات پوتین نشان میدهد که او از جدی گرفته نشدن خطوط قرمزش توسط غرب نگران است، از این رو دکترین هستهای روسیه را تغییر داده تا به غرب هشدار دهد. «ینس استولتنبرگ» دبیرکل سابق ناتو در ماه میلادی گذشته کرملین را به طرح اظهارات نسنجیده و خطرناک در مسئله هستهای متهم کرد. ناتو نیز در واکنش به اظهارات پوتین، از برگزاری رزمایش سالانه هستهای خود خبر داد. چین گسترش سلاحهای هستهای خود را تسریع کرده و وزارت دفاع آمریکا تخمین زده است که زرادخانه هستهای چین تا سال ۲۰۳۵ به ۱۵۰۰ کلاهک برسد. بریتانیا نیز در سال ۲۰۲۱ اعلام کرد سقف تعداد سلاحهای هستهای خود را افزایش میدهد.

کشورها سلاح هستهای را به چشم یک ابزار نظامی-دفاعی جذاب و مطلوب نگاه میکنند :
برخی کارشناسان معتقدند که روسیه و ایالات متحده ممکن است بعد از پایان پیمان معاهده هستهای خود در ۲۰۲۶، به یک تفاهم غیررسمی برای حفظ محدودیت کلاهکهای هستهای دست یابند، اما والاستریت ژورنال یادآور شده است که کاخ سفید نیز با فشارهای داخلی برای افزایش ذخایر هستهای خود مواجه است. تمرکز فزاینده واشنگتن بر تهدید نظامی چین، اکنون به مباحث دیرینهای درباره میزان و نوع تعهد آمریکا به متحدانش در اروپا و آسیا گره خورده است. در اوایل سال میلادی جاری، «البریج کولبی» مقام سابق پنتاگون در دوران ریاستجمهوری «دونالد ترامپ» پیشنهاد کرد که آمریکا اتحاد دفاعی خود را با کره جنوبی تقویت کند تا بتواند بر پکن تمرکز کند. او همچنین گفت کره جنوبی باید در مقابله با تهدید کره شمالی، به هر نوع گزینهای دسترسی داشته باشد؛ اظهاراتی که کمی بعد در سخنان وزیر دفاع جدید کره جنوبی منعکس شد و او مسئله دستیابی کشورش به سلاح هستهای را مطرح کرد. برخی بر این باورند که بیشتر کشورهای جهانی به معاهده منع اشاعه هستهای پایبند هستند و موقعیت بحرانی نیست، اما مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی میگوید بحرانهای جاری در جهان باعث شده کشورهای رفتهرفته سلاح هستهای را به چشم یک ابزار نظامی-دفاعی جذاب و مطلوب نگاه کنند.

ب. رزمایش بزرگ هستهای ناتو در شمال اروپا آغاز شد
دبیرکل سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) از آغاز «رزمایشهای بزرگ هستهای» این سازمان نظامی در شمال اروپا خبر داد. «مارک روته» دبیر کل سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) اعلام کرد که رزمایشهای هستهای بزرگ ناتو با نام «ظهر استوار» و با شرکت ۲ هزار نیروی نظامی از ۱۳ کشور عضو این ائتلاف نظامی امروز دوشنبه در شمال اروپا آغاز شده است. به گفته روته، این رزمایشها بیشتر در انگلیس، دریای شمال و همچنین بلژیک و هلند برگزار میشود. پیش از این ناتو اعلام کرده بود که این رزمایشهای دو هفتهای بیش از یک سال پیش طرحریزی شده بود و قرار نیست در این رزمایشها تسلیحات جنگی استفاده شود. در این رزمایشها هشت پایگاه هوایی مشارکت خواهند داشت؛ به ویژه هواپیماهای مختلف با قابلیت حمل سلاح هستهای، بمبافکن، جنگنده اسکورت و هواپیماهای سوخترسان و همچنین هواپیماهای شناسایی و جنگ الکترونیک در این رزمایشها شرکت خواهند کرد. سرویس مطبوعاتی ناتو یادآوری کرد که این ائتلاف دائماً اقداماتی را برای اطمینان از قابلیت اطمینانبخشی و اثربخشی نیروهای بازدارنده هستهای انجام میدهد. به ویژه، در سال ۲۰۲۴، جنگندههای هلندی جدید F۳۵A برای استفاده در مأموریتهای بازدارندگی هستهای مناسب شناخته شدند. گرچه ناتو مدعی شده که این رزمایشها از قبل برنامهریزیشده بوده، سازمانهای ضد جنگ از این رزمایش در چارچوب تنشهای بین المللی انتقاد میکنند.
ج. آمریکا در مقابل حمله هستهای بهشدت آسیبپذیر است
بر اساس تحلیل یک وبگاه آمریکایی مشخص شده که ایالات متحده در مقابل حمله هستهای بشدت آسیبپذیر است و سامانههای هشدار این کشور نمیتواند در مقابل نخستین حملات اتمی واکنش مناسبی داشته باشند. «بن اولرنشاو» که متخصص در استراتژی هستهای و مطالعات استراتژیک در برنامه امنیت بینالمللی در دانشگاه مک کواری، سیدنی استرالیا است در تحلیلی در وبگاه realcleardefense مینویسد: «دان بیکن» از اعضای کنگره آمریکا و یکی از افسران ارشد بازنشسته نیروی هوایی این کشور معتقد است که ایالات متحده در برابر نخستین حمله هستهای از سوی روسیه یا چین به شدت آسیب پذیر است. بیکن یکی از اعضای کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان است که قبلا به عنوان ژنرال فرمانده در پست فرماندهی هوابرد آمریکا موسوم به LOOKING GLASS خدمت میکرد که در یک جنگ هستهای، اگر پست فرماندهی زیرزمینی STRATCOM از بین برود، فرماندهی استراتژیک ایالات متحده را به دست خواهد گرفت. از ۱۹۶۱ تا ۱۹۹۰، عملیات LOOKING GLASS، هنگ دویست و چهل و هفت هوابرد نسبتا آسیب ناپذیر در برابر حمله، بهترین تضمین ممکن را برای نیروهای هستهای آمریکا پس از اولین حمله ارائه کرد. Looking Glass یا عملیات Looking Glass نام رمز تاریخی یک مرکز فرماندهی و کنترل هوابرد است که توسط ایالات متحده اداره میشود. با خاتمه جنگ سرد، تصمیم گرفته شد که هشدار هوابرد دیگر ضروری نباشد. در عوض، ناوگان کوچکتری از هواپیماها در حالت هشدار زمینی ۱۵ دقیقهای قرار گرفتند تا در صورت هشدار حمله، عملیاتی شوند. امروزه هم همینطور است. به گفته بیکن، الان اما این احتمال خیلی زیاد است که روسیه یا چین هواپیماهای مستقر در آشیانه را همزمان با پستهای فرماندهی زیرزمینی منهدم کنند و در نتیجه عملا ارتش ایالات متحده را ناکارآمد کنند.
ساختار هشدار زمینی ۱۵ دقیقهای دیگر کارآمدی ندارد :
به گفته وی، دلایل زیادی وجود دارد که چرا هشدار زمینی ۱۵ دقیقهای که شاید در سال ۱۹۹۰ کاملا کافی بود، دیگر نمیتواند امروز توانایی آمریکا را برای مقابله به مثل با هشدارهای مشابه تضمین کند. ناکافی بودن در دفاع ملی یکی از این دلایل است. وقتی که هشدار هوابرد در ۱۹۹۰ کنار گذاشته شد، اوضاع به این شکل پیش رفت؛ زیردریاییهای مجهز به موشک بالستیک شوروی که در ساحل آمریکا گشت زنی میکردند، میتوانستند ظرف کمتر از ۸ دقیقه هواپیماهای آمریکایی در آشیانه را بزنند چون هواپیماها اصلا فرصت کافی برای فرار نداشتند. با این حال، موشکهایی که از زیردریایی پرتاب میشدند، در آن زمان برای حمله به اهداف جدی مانند ستاد فرماندهی هوایی استراتژیک (اکنون STRATCOM) در اوماها یا فرماندهی دفاع هوایی آمریکای شمالی (NORAD) در کلورادو مناسب نبودند. نابود کردن این اهداف قوی با سطح بالایی از اطمینان مستلزم پرتاب موشکهای بالستیک قارهپیمای زمینی از خاک روسیه بود که رسیدن آنها ۳۰ دقیقه طول میکشید و بلافاصله پس از پرتاب توسط ماهوارههای ایالات متحده شناسایی میشد. این سیستم تا حدی منطقی بود زیرا هواپیماهای هشدار زمینی و پستهای فرماندهی زیرزمینی یکدیگر را پوشش میدادند. اگر روسیه موشکهای بالستیک پرتاب میکرد تا به پستهای فرماندهی زیر زمینی برخورد کند، هواپیماها زمان کافی برای فرار داشتند در حالی که اگر روسها موشکهای بالستیک مستقر بر روی زیردریایی را برای هدف قرار دادن هواپیماها به فضا پرتاب میکردند، حداقل ۱۵ دقیقه بین برخورد اولین کلاهکها و انهدام پستهای فرماندهی زیرزمینی باقی میماند و طی آن میشد دستور مقابله به مثل را صادر کرد. به هر حال، پیشرفت تکنولوژی در ۱۹۹۰ متوقف نشد. امروز، یک موشک مافوق صوت وجود دارد که میتواند ظرف ۱۵ دقیقه از خاک روسیه به اهدافی در خاک آمریکا اصابت کند.
بدترین سناریو، خطر از سمت فضا است:
البته شاید بدترین سناریو، خطر از سمت فضا باشد. در حالی که دولت واشنگتن با تمرکز بر پتانسیل سلاحهای هستهای برای مقابله با نابودی ماهوارههای ایالات متحده، این تهدید را کم اهمیت جلوه داده است، چنین سلاحهایی میتوانند مستقیما به ایالات متحده حمله کنند که با تولید پالسهای الکترومغناطیسی برای از کار انداختن سیستمهای فرماندهی و کنترل ایالات متحده و با خارج کردن ناگهانی از مدار صورت میگیرد. بیکن، از اعضای کنگره آمریکا میگوید، آمریکا در هیچکدام از موارد ذکر شده نمیتواند هشدار قابل قبولی دریافت کند. دکتر «مارک اشنایدر»، مدیر بخش سیاستگذاری نیروها در پنتاگون و کارشناس میدانی میگوید، چنین حملاتی احتمالا در حد توانمندیهای کنونی روسیه قرار دارند. علاوه بر این، بر خلاف هشدارهای دوران جنگ سرد، موشکهای تقویتکننده مدرن و سامانههای بمباران مداری چندگانه (MOBS) دارای قابلیتهایی هستند که همزمان سیستم هشدار زمینی و هم پستهای فرماندهی مستحکم را نابود کنند که میتواند ایالات متحده را از بین ببرد و هیچکس را در فرماندهی تسلیحات هستهای ایالات متحده برجای نگذارد. به گفته بیکن، اگرچه حتی امروزه زمان ۱۵ دقیقهای هشدار زمینی کافی به نظر میرسد، اما نمیتوان فقط به هشدار زمینی اکتفا کرد.
آمریکا مانند روسیه هرگز در پستهای فرماندهی زیرزمینی سرمایه گذاری نکرد :
بدتر از همه، ایالات متحده هرگز مانند روسیه در پستهای فرماندهی زیرزمینی که برای بقا پس از حملات هستهای ایجاد شدهاند، سرمایه گذاری نکرد. در عوض، در طول جنگ سرد، ایالات متحده همیشه بر هشدار متکی بود. علاوه بر هشدار هوابرد که از سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۹۰ ادامه داشت، یک مرکز فرماندهی متحرک زمینی جداگانه از دهه ۱۹۸۰ تا سال ۲۰۰۶ حفظ شد. از آنجایی که هر دو برنامه متوقف شدند، اکنون فقط هواپیماهای هشدار زمینی و پستهای فرماندهی تقویت شده که به یک میزان آسیب پذیر هستند، باقی میماند. یک استدلال معروف درباره وضعیت کنونی این است که آمریکا میتواند فقط پیش از وقوع یک حمله هشدار استراتژیک دریافت کند. آمریکا در حمله به بندر پرل هاربر سورپرایز شد و ۸ سال بعد هم در کره. در ۱۹۹۱، آمریکا یکسری هشدار استراتژیک درباره حمله عراق به کویت دریافت کرد اما آن را نادیده گرفت. سال گذشته هم شاهد بودیم که با وجود همه توانمندیهای فناوری مدرن، حماس توانست عملیات موفقیت آمیز طوفان الاقصی را انجام دهد و همه را شگفت زده کند. دان بیکن میگوید: ناوگان کنونی آمریکا برای حفظ هشدار هوابرد به شدت بسیار کوچک است، خواه هشدار استراتژیک دریافت کند یا خیر. در نتیجه، هر تصمیم واشنگتن برای دستور هشدار موقت هوابرد پس از دریافت هشدار راهبردی میتواند با به تعویق انداختن حمله تا زمانی روبرو شود که هواپیما دیگر نتواند به پرواز ادامه دهد. به هر حال، آمریکا در یک بحران مداوم هستهای یعنی جنگ اوکراین قرار دارد که بیش از ۲ سال به طول انجامیده و هیچ نشانهای از توقف آن هم نیست. در خلال این مدت، تهدیدهای هستهای روسیه علیه ناتو همچنان ادامه دارد و تکرار میشود. همه این استدلالها ممکن است نادیده گرفته شوند، اگر هزینههای تضمین یک سیستم فرماندهی و کنترل بسیار بالا باشد. با این حال، برعکس این موضوع هم میتواند صادق باشد؛ هزینه بازگرداندن هشدار هوایی، بخش کوچکی از بودجه دفاعی قابل توجه ایالات متحده خواهد بود. به عنوان مثال، در سال ۱۹۸۹ در حالی که هشدار هوابرد هنوز در جریان بود، ناوگان فرماندهی و کنترل ایالات متحده متشکل از ۴۴ هواپیما بود. در بدترین سناریوی غیرواقعی، با فرض اینکه تمامی ۲۰ هواپیمای موجود فورا از بین رفته و ناوگان از صفر به ۴۴ فروند بازسازی شود، ممکن است حدود ۱۳ میلیارد دلار یا تقریبا ۱.۵ درصد از هزینههای دفاعی سالانه آمریکا برای این کار هزینه داشته باشد. البته خرید یک مرکز فرماندهی زمینی متحرک شاید هنوز گزینهای ارزانتر باشد. در سال ۱۹۸۵ زمانیکه هشدار هوابرد هنوز در جریان بود، هزینه مجموع تمامی برنامههای کنترل و فرماندهی استراتژیک آمریکا شامل هشدار هوابرد و موارد دیگر چیزی حدود یک درصد از کل بودجه دفاعی آمریکا بود.
زمان آن فرا رسیده که یک سیستم هشدار زمینی متحرک یا هوابرد یا هر دو فعال شود :
به باور بیکن جمهوری خواه، زمان آن فرا رسیده که یک سیستم هشدار زمینی متحرک یا هوابرد یا هر دو فعال شود.
«سث مولتون»، از اعضای برجسته نیروهای استراتژیک در کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان آمریکا که یک دموکرات است هم با ایده فعال شدن هشدار زمینی متحرک و هوابرد موافق است. در این تحلیل آمده است: «با توجه به حقایق ذکر شده در بالا و هزینه نسبتا ناچیز رفع مشکل، دشوار نیست که بفهمیم چرا نباید به این موضوع توجه فوری شود. اصل ماجرا این است که اگر دشمنی بتواند نخستین حمله موفقیت آمیزی را انجام دهد، پس تمامی بودجه دفاعی آمریکا هدر میرود چون در چنین سناریویی، نیروهای هدف آمریکا که بیش از ۹۰ درصد هزینهها را تشکیل میدهند، به طور موثری توسط تعداد نسبتا کمی کلاهک هستهای فلج میشوند. برای همین است که یک سیستم فرماندهی و کنترل ایمن، فراتر از هرگونه تردید منطقی، باید اصلیترین و مهمترین نیاز هر استراتژی دفاعی معقول باشد. متاسفانه، خشنودی و رضایت دولت کنونی آمریکا از این مساله اصلا درست نیست. نزدیک به ۲ سال است که آمریکا از واکنش یا حتی اذعان به کناره گیری روسیه از توافق نیواستارت طفره میرود و این مساله به روسیه اجازه میدهد تا به طور کامل و دقیق برای نخستین بار در تاریخ از تسلیحات هستهای استراتژیک آمریکا سبقت بگیرد.
ایالات متحده ذخایر بزرگی از کلاهکهای هستهای یدکی را به عنوان حفاظی در برابر این احتمال نگهداری میکرد و آن کلاهکها هنوز در انبار هستند. دولت واشنگتن همچنین از تامین مالی برای موشک کروز پرتاب شونده از دریا هم طفره میرود؛ برنامهای هدفش بازیابی حداقل توانایی تاکتیکی هستهای بود که دولت اوباما به صورت یکجانبه در سال ۲۰۱۰ آن را متوقف کرد که البته در لحظات آخر با دخالت کنگره حفظ شد. در این میان، قابل پیش بینی است که روسیه و چین بدون وقفه به توسعه و نوسازی نیروهای هستهای خود ادامه دادهاند. با این سیاست آگاهانه خرابکاری و آسیب زدن، ما به بدترین وضعیت رسیدهایم؛ تشدید مداوم جنگ در اوکراین جرقه یک بحران هستهای بیسابقه با روسیه را برانگیخته است، همانطور که خلع سلاح یکجانبه زرادخانه هستهای آمریکا را نسبت به روسیه ضعیفتر کرده است. به بیان ساده، این یعنی خودتخریبی است. وضعیت فرماندهی و کنترل کنونی حتی تحت سیاست حداقل بازدارندگی دولت، قابل توجیه نیست. مهم نیست که شما فکر میکنید ایالات متحده چقدر سلاح هستهای باید داشته باشد، باید کسی زنده بماند تا آنها را شلیک کند. ناکامی در اصلاح مشکل به منزله یک قمار بی پروا است. خطر موجود، بقای ملت است. در هیچ زمان دیگری در تاریخ، ایالات متحده چنین موضع تهاجمی در سطح بینالمللی اتخاذ نکرده است، در حالی که از موضع ضعف عمدی و خودخواسته عمل میکند. اگر قمار بد پیش برود، این مردم آمریکا خواهند بود که رنج میبرند و میمیرند. بنابراین اکنون این بر عهده مردم آمریکا و نمایندگان منتخب آنهاست که در مورد این وضعیت کاری انجام دهند.

تذکر : همه اتفاقات دهه های اخیر ، قساوت بیحد دوران معاصر (بخصوص در غزه) ، فساد گستره جهانی تحت عنوان آزادی ، تهدیدهای هسته ای روز ، … نشانه هائی است از امکان قریب الوقوع جنگ اتمی
نظر عا : اشاراتی در قرآن و احادیث معتبر به وقوع جنگ اتمی و دوران عذاب آن شده است. یک مرحله زمینی از مراحل “عا” در این دوران خودنمائی عظیمی خواهد داشت.
سوره همزه : بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم ، وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَهٍ لُمَزَهٍ ﴿١﴾ الَّذِی جَمَعَ مَالا وَعَدَّدَهُ ﴿٢﴾ یَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ َخْلَدَهُ ﴿٣﴾ کَلا لَیُنْبَذَنَّ فِی الْحُطَمَهِ ﴿۴﴾ وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْحُطَمَهُ ﴿۵﴾ نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَهُ ﴿۶﴾ الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَى الأفْئِدَهِ ﴿٧﴾إِنَّهَا َلَیْهِمْ مُؤْصَدَهٌ﴿٨﴾فِی عَمَدٍ مُمَدَّدَهٍ﴿٩﴾ واى بر هر عیبجوى مسخره کننده (۱) همان کس که مال فراوانى جمع آورى و شمارش میکند (۲) گمان می کند که اموالش او را جاودانه می سازد! (۳) چنین نیست و بزودى در آتشى پرتاب می شود! (۴) و تو چه می دانى چه آتشی است؟! (۵) آتش برافروخته شده الهى (۶) آتشى که به درون دلها سرمیزند! (۷) این آتش بر آنها بسته شده، (۸) در ستونهاى بلند و کشیده (۹)
توضیح : این سوره اعجاز قرآن و اشارات مرموزی به جنگ اتمی دارد. اجازه بدهید از زاویه خاص اوضاع روز جهان بآن نگاه کنیم: وای بر کسانیکه مرتب و بدون هیچ دلیل موجهی عیبجوئی میکنند ، مردم سالم و صالح را مرتب تمسخر میکنند ، کسانیکه بزعم خویش ثروت و قدرت و هر سلاحی دارند ، تصور میکنند ثروت و قدرتشان جاودانگی میآورد ، قطعا اینگونه نمانده و بناگاه به آتش جنگی عظیم وارد میشوند ، آتشی متفاوت از قبل ، آتش عظیم الهی (بخاطر قساوت بیحدشان) ، آتشی که ابتدا از درون دلهایشان میسوزند ، سپس در آن غرق میشوند ، آنقدر بلند است که از آن راهی به بیرون نیابند.
نقل از امام باقر: عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ … قَالَ: إِذَا رَأَیْتُمْ عَلَامَهً فِی السَّمَاءِ نَاراً عَظِیمَهً مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ تَطْلُعُ لَیَالِیَ فَعِنْدَهَا فَرَجُ النَّاسِ وَ هِیَ قُدَّامَ الْقَائِمِ بِقَلِیلٍ. هنگامیکه نشانه آتش عظیم و بزرگ در آسمان از سمت مشرق دیدید که چند روز ادامه داشت، فرج امام مهدی را توقع داشته باشید.
نقل از امام علی : لاَ یَخْرُجُ اَلْمَهْدِیُّ حَتَّى یُقْتَلَ ثُلُثٌ وَ یَمُوتَ ثُلُثٌ وَ یَبْقَى ثُلُثٌ؛ حضرت مهدی قیام نمی کند ، مگر زمانی که یک سوم مردم کشته شوند و یک سوم دیگر بمیرند و یک سوم باقی بمانند
نقل از امام صادق: لاَ یَکُونُ هَذَا اَلْأَمْرُ حَتَّى یَذْهَبَ ثُلُثَا اَلنَّاسِ فَقِیلَ لَهُ فَإِذَا ذَهَبَ ثُلُثَا اَلنَّاسِ فَمَا یَبْقَى فَقَالَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَ مَا تَرْضَوْنَ أَنْ تَکُونُوا اَلثُّلُثَ اَلْبَاقِیَ این امر واقع نمی شود تا آنکه دو سوم مردم کشته شوند. عرض شد اگر دو ثلث بروند چه کسی باقی می ماند؟ ایشان فرمودند: دوست ندارید که از ثلث باقی مانده باشید؟